مروری بر نظریات انتظارات در اقتصاد
تعداد بازدید
11 بازدید
تومان214.200

توضیحات

نوع فایل: WORD

تعداد صفحات: 20 صفحه

در این فایل به مرور نظریات مختلف مکاتب اقتصادی در خصوص انتشارات از جمله انتظارات تطبیقی و عقلایی پرداخته شده است. بخشی از متن فایل بدین شرح است:

انتظارات تطبیقی[1]

شاید جان مینارد کینز[2]، اولین اقتصاددانی بود که به روشنی به نقش ویژه انتظارات و تغییرات آن در عملکرد اقتصادی پی برد و برای الحاق مقوله انتظارات به نظریه اقتصادی و تحلیل اثرات و پیامدهای این مقوله تلاش نمود. کینز بحث مفصلی در مورد نحوه شکل‌گیری انتظارات فعالان اقتصادی به خصوص در بازارهای مالی و نیز بازار پول، ارائه می‌نماید و نتایج مورد نظر خود را استنتاج می‌نماید. پس از کینز برای مدت چند دهه تحلیل نقش انتظارات در نظریه اقتصاد کلان به حاشیه رفت و اقتصاددانان پیرو کینز، بیشتر توجه خود را به نتایج حاصل از تحلیل کینز از انتظارات و کاربست آن در تحلیل‌های اقتصاد کلان کینزی معطوف نمودند و از بررسی موشکافانه انتظارات غافل ماندند. این مهم بر دوش میلتون فریدمن[3]، اقتصاددان پول‌گرا[4] افتاد تا با ارائه فرضیه انتظارات تطبیقی و وارد نمودن آن در تحلیل اقتصاد کلان، نتایج جدیدی را از نقش ویژه انتظارات در عملکرد اقتصادی و نیز نظریه اقتصاد کلان ارائه کند. کم‌کم اهمیت روز‌افزون نقش انتظارات در نظریه اقتصادی روشن شد تا آنکه نظریه‌پردازان کلاسیک جدید با ارائه فرضیه انتظارات عقلایی[5]، انقلابی را هم در بحث انتظارات و هم در نظریه اقتصاد کلان به راه انداختند.

کلاسیک‌های جدید[6]، عنوان جدال‌برانگیز عقلایی را به بحث خود از انتظارات اطلاق نمودند، تا شاید به این وسیله منتقدین خود را در حالت تدافعی قرار دهند، به نحوی که هر کس که فرضیه انتظارات عقلایی را نقد یا رد می‌کرد، غیرعقلایی عمل می‌کرد. حتی می‌شود چنین عنوان کرد که کینز در دهه 30، فرضیه انتظارات عقلایی را رد می‌کرد، چرا که بیان می‌کند که «ما نمی‌توانیم به رفتار خود را به صورت عقلایی انجام  بدهیم با این استدلال که برای انسان در حالت جهل، احتمال اشتباه در هر جهت یکسان است، به نحوی که پیش‌بینی متوسط آماری به دست می‌آید که مبتنی بر احتمالات برابر می‌باشد. زیرا به آسانی می‌توان ثابت کرد که فرض احتمالات عددی مساوی بر پایه حالت جهل، به نتایجی که تا اندازه‌ای غیرمعقول و پوچ است، منجر می‌شود.» اما فرضیه انتظارات عقلایی به لحاظ نظری به اندازه کافی جذاب بود به نحوی که به سرعت در میان اقتصاددانان گسترش یافت و به یکی از پایه‌های خدشه‌ناپذیر در عمده رویکردهای اقتصاد کلان آکادمیک گشت.

 

فرضیه انتظارات تطبیقی و نظریه اقتصادی میلتون فریدمن

 فریدمن فرضیه انتظارات تطبیقی را در نظریه‌پردازی‌های خود در حوزه‌های مختلف اقتصاد وارد نمود که یکی از مهم‌ترین آنها ورود انتظارات تطبیقی به نظریه مصرف و از آن مهم‌تر، منحنی فیلیپس[7] بود. در واقع وی، شکل دهی انتظارات قیمتی به روش تعدیل جزئی را مطرح کرد و در شکل دهی انتظارات، روش عقب­نگر (انتظارات تطبیقی) را پیشنهاد کرد. او روند گذشته متغیرها را به خاطر نبود بی­ثباتی قیمت­ها در گذشته برای شکل دادن انتظارات مفید می­دانست و بر اساس همین ایده، نظریه منحنی فیلیپس بلندمدت را بیان کرد.

ایده اصلی انتظارات تطبیقی این گونه است که شخص انتظارات خود در هر دوره زمانی در مورد هر متغیر اقتصادی مانند تورم، نرخ بهره، نرخ ارز و مانند آن را با توجه به تفاوت میان مقدار واقعی آن متغیر در دوره گذشته و آنچه که در مورد آن انتظار داشت، تغییر خواهد داد؛ فرد این تغییر در انتظاراتش را با جبران بخشی از این تفاوت میان مقدار واقعی متغیر و مقدار انتظاری آن در دوره گذشته، صورت می‌دهد. بنابراین شکل‌گیری انتظارات فعالان اقتصادی طی زمان، تطبیقی خواهد بود به این معنی که انتظارات به مرور زمان و با توجه به تغییرات مقدار واقعی متغیرها، تغییر نموده و خطاها در برآورد و پیش‌بینی متغیرها به صورت مستمر و البته تدریجی و گام به گام اصلاح می‌گردد. بنابراین افراد انتظارات خود را در دوره جاری از مقدار یک متغیر در صورتی افزایش خواهند داد که مقدار واقعی آن متغیر از مقدار انتظاری آن در دوره گذشته، بیشتر باشد و در صورتی کاهش خواهند داد که مقدار واقعی آن متغیر از مقدار انتظاری آن در دوره گذشته کمتر باشد؛ البته میزان تصحیح خطا به معنای میزان تغییر انتظارات در واکنش به تفاوت میان مقدار واقعی و انتظاری یک متغیر در دوره گذشته به سرعت تعدیل انتظارات بستگی دارد.

فرضیه انتظارات تطبیقی ویژگی دیگری هم دارد که به لحاظ نظری جذاب است؛ به لحاظ ریاضی می‌توان فرضیه انتظارات تطبیقی را به نحوی فرمول‌بندی کرد که انتظارات فرد از یک متغیر اقتصادی، تنها تابعی از مقادیر گذشته آن باشد؛ در این صورت، هرچه مشاهدات به دوره جاری نزدیک‌تر باشند، سهم بیشتری در تعیین مقدار انتظاری متغیر خواهند داشت و مشاهدات دوره‌های خیلی دور سهم اندکی را در تعیین مقدار انتظاری خواهند داشت.

سوال مهم در مورد فرضیه انتظارات تطبیقی این است که این فرضیه تا چه حد در شکل‌دهی صحیح به انتظارات کارآ است؟ آیا پیش‌بینی فعالان اقتصادی از متغیرهای مختلف که به صورت تطبیقی شکل می‌گیرد، با واقعیت‌های اقتصادی تطابق مناسبی دارد؟ مشکل اساسی فرضیه انتظارات تطبیقی این است که این فرضیه در شکل‌دهی انتظارات دچار خطای سیستماتیک است، به این معنی که خطاها می‌تواند طی زمان انباشته گردد. اگر رفتار یک متغیر اقتصادی به صورت نوسان حول یک مقدار میانگین باشد، فرضیه انتظارات تطبیقی عدم کارآیی خود را چندان نمایان نخواهد ساخت؛ اما در شرایطی که یک متغیر اقتصادی دارای یک روند صعودی یا نزولی باشد، آنگاه عدم کارآیی فرضیه انتظارات تطبیقی در شکل‌دهی به انتظارات راجع به آن متغیر به نحو بارزی آشکار خواهد گشت و خطاهای پیش‌بینی به صورت سیستماتیک روی هم انباشت خواهد شد و پیش‌بینی‌هایی که بر اساس فرضیه انتظارات تطبیقی شکل می‌گیرد، مقدار چنین متغیری را به صورت سیستماتیک کمتر از حد (در حالت روند صعودی) یا بیشتر از حد (در حالت روند نزولی) برآورد خواهد کرد.

علت اصلی این خطای سیستماتیک چیست؟ مهم‌ترین دلیل بروز خطای سیستماتیک در فرضیه انتظارات تطبیقی این است که طبق این فرضیه انتظارات راجع به یک متغیر، صرفا بر اساس مقادیر گذشته آن متغیر صورت می‌گیرد و هیچ بهره‌برداری از سایر اطلاعات در دسترس در حال حاضر و در آینده برای شکل‌دهی بهتر به انتظارات صورت نخواهد گرفت.

[1]Adaptive expectations

[2] J. M. Keynes

[3] Milton Friedman

[4] Monetarist

[5]Rational expectations

[6]New classics

[7] Philips Curve

راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مروری بر نظریات انتظارات در اقتصاد”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *