مطالعه و مقایسه عوامل موثر بر نسبت کفایت سرمایه در سیستم بانکداری سلامی ایران و مالزی
تعداد بازدید
10 بازدید
تومان238.100

توضیحات

فایل ورد

تعداد صفحه: 30 صفحه

در این پروژه به بررسی و تحلیل و مقایسه عوامل موثر بر نسبت کفایت سرمایه در سیستم بانکی ایران و مالزی با روش گشتاورهای تعمیم یافته مورد بررسی قرار گرته و نتایج مورد تحلیل قرار گرفته است. بخشی از متن پروژه در اینجا ارائه شده است:

نسبت کفایت سرمایه و بانکداری

سرمایه یکی از ارکان بسیار مهم پشتوانه مالی بانک­ها به شمار می­رود. سرمایه این اجاره را به بانک­ها می­دهد که در موقع مواجه با مشکلات اقتصادی، از توانایی لازم برای پرداخت بدهی­های خود (تعهدات) برخوردار باشند (منصوریان و همکاران، 1395). در واقع اهمیت این امر به اندازه­ای است که سرمایه مناسب و کافی به یکی از شرایط لازم برای حفظ سلامت نظام بانکی به حساب آید. بنابراین هر بانک و یا موسسات اعتباری باید همواره نسبت مناسبی را میان سرمایه و ریسک موجود در دارایی­های خود برای تضمین ثبات و پایداری فعالیت­های خود برقرار کند. کارکرد اصلی که برای این نسبت مطرح شده شامل حمایت از بانک در برابر زیان­های غیر منتظره و همچنین حمایت از سپرده­گذاران و اعتبار دهندگان است (سلاطین و دودران، 1397). به این معنی که حفظ و نگهداری سرمایه­ کافی و متناسب با مخاطرات موجود، یکی از عوامل جلب اعتماد عمومی به بانک و به خصوص سیستم بانکی است.

ساختار سرمایه از موضوعاتی است که در عرصه بانکداری اهمیت بسیاری را به خود اختصاص داده است. ارتباط ساختار سرمایه بانک­ها با ریسک اعتباری و هزینه­های سرمایه باعث بروز تمایلات متضادی در نظام بانکی برای کاهش نسبت سرمایه برای کسب سود بیشتر و یا افزایش سرمایه برای مقابله با مخاطرات نکول شده است. بر این اساس برای اطمینان از سلامت نظام پولی و مالی در سطوح داخلی و بین­المللی یک سری قوانین و مقررات توسط نهادهای داخلی و بین­المللی وضع و اجرا شده است. از سوی دیگر در سطح بین­المللی نیز ساختار سرمایه به شدت تحت تنظیم و نظارت قرار گرفته است. امروزه برای ارزیابی عملکرد بانک­ها و موسسات اعتباری شاخص­های مختلفی ارائه شده است که در بین آنها نسبت کفایت سرمایه اهمیت خاصی دارد. نسبت کفایت سرمایه برای اولین بار در سال 1988 توسط کمیته مقررات بانکداری و نظارت بر عملکرد بانکی که در بانک تسویه بین­المللی (واقع در شهر بال سوئیس) فعالیت می­کند، معرفی شد. نسبت کفایت سرمایه از نسبت سرمایه پایه بانک به کل دارایی­های موزون شده بر حسب ریسک محاسبه می­شود و این نسبت نباید از 8 درصد کمتر باشد. این کار باعث می­شود که بانک­ها در مبادلات بین بانکی با مشکلاتی مانند افزایش نرخ بهره تسهیلات اعطایی مواجه نشوند (فراهانی و صبوری، 1399 و منصوریان و همکاران، 1395). در حال حاضر بیانیه بال 2 جامع­ترین سند توافق در زمینه نظارت بر کفایت سرمایه بانک­ها در مجامع حرفه­ای و نظارت بانکی بین­المللی به شمار می­رود. در این سند، معیارهایی از جمله کفایت سرمایه، روش­های برآورد ریسک اعتباری، ریسک بازار و ریسک عملیاتی بانک­ها، پیش نیازهای لازم در ارزیابی کفایت سرمایه و ضوابط ناظر بر افشای روش­های مربوطه مطرح شده است.

 

نسبت کفایت سرمایه در بانکداری اسلامی

با توسعه موسسات مالی و بانکداری اسلامی به دنبال تاسیس اولین بانک اسلامی در کشور مصر در سال 1963 و به تدریج گسترش بانک­ها و موسسات مالی اسلامی در دهه­های 1970 و 1980 میلادی در کشورهای اسلامی، استفاده از رویکردهای موجود در بیانیه بازل مورد توجه بیشتری از سوی مجامع موسسات مالی اسلامی قرار گرفت. هیئت خدمات مالی اسلامی[1] که در نوامبر 2002 تاسیس شده است، اقدام به انتشار استانداردهای کفایت سرمایه بانک­های اسلامی در سال 2005 بر اساس استانداردهای بال دو کرد. همچنین در سال 2012 نیز اقدام به ایجاد تغییراتی در مققرات و استانداردهای انتشار یافته در زمینه کفایت سرمایه برای بانک­های اسلامی با توجه به رهنمودهای ارائه شده در بیانیه بال سه کرده اسد (محسنی، 1393). روش شناسایی و اندازه­گیری کفایت سرمایه در استاندارد IFSB تا حدود زیادی بر اساس رویکر کمیته بال هست. با این حال تغییرات مورد نیاز به منظور فراهم آوردن ویژگی­ها و خصوصیات خدمات و محصولات منطبق با شریعت اسلام در آن لحاظ شده است. هیئت مالی اسلامی با در نظر گرفتن حساب­های سرمایه­گذاری سهیم در سود و ریسک تجاری جابه­جایی وجوه ناشی از مدیریت این حساب­ها، اقدام به انتشار دو نوع فرمول برای محاسبه نسبت کفایت سرمایه برای بانک­های اسلامی ارائه کرده است (توحیدی­نیا و همکاران، 1398(

عوامل موثر بر نسبت کفایت سرمایه

اندازه بانک[1]

یکی از مهم­ترین عوامل در بحث عملکرد بانک­ها و موسسات مالی، اندازه بانک هست. بانک­های با سن کم معمولا دارای عدم تقارن اطلاعاتی بالاتری در مقایسه با بانک­های با قدمت زیاد می­باشند. در نتیجه در بانک­های جوان اتکا به منابع داخلی اهمیت بسیار بالایی دارد. این بانک­ها بخش زیادی از سود حاصل از عملیات خود را ذخیره و به وسیله آن اقدام به تامین مالی پروژه­های سرمایه­گذاری می­کنند (سلاطین و دودران، 1397). بر این اساس هر چقدر بانک قدمت زیاد و اندازه بزرگ­تری داشته باشد نیاز کمتری به نگهداری ذخایر نقدی خواهد داشت. از طرفی اندازه بانک به علت رابطه با ساختار مالکیت و دسترسی به سرمایه سهام اهمیت قابل توجهی دارد. در واقع دسترسی بانک به سرمایه سهام می­تواند انعطاف­پذیری بانک را در برابر مخاطرات ورشکستگی افزایش دهد، چرا که بانک­های بزرگ به خاطر دسترسی آسان­تر به بازارهای سرمایه و دارا بودن پرتفوی متنوع­تر نیاز به الزامات سرمایه­ای کمتری دارد. بنابراین افزایش اندازه بانک باعث افزایش نسبت کفایت سرمایه شده است. بر این اساس یک رابطه مثبت بین اندازه بانک و نسبت کفایت سرمایه وجود دارد (منصوریان و همکاران، 1395). همچنین در مطالعه بیتار و همکاران (2018) اندازه بانک تاثیر مستقیم بر نسبت کفایت سرمایه داشته است. در حالی که (گروپ و حیدر[2]، 2007) اعتقاد دارند که اندازه دارایی بانک­ها تعیین کننده مهم نسبت کفایت سرمایه در جهت عکس است. بدین معنی که بانک­های بزرگ­تر نسبت کفایت سرمایه کمتری دارند. رابطه منفی بین اندازه بانک و نسبت کفایت سرمایه در مطالعات (سلاطین و پناهی دودران، 1397؛ سپهر دوست و آیئنی، 1392؛ سمایی و همکاران، 2019) گزارش شده است.

 

سهم سپرده­های بانک

در ترازنامه بانک­ها، افزایش دارایی­ها به واسطه پرداخت تسهیلات از محل جذب منابع جدید به دست می­آید. به عبارت دیگر، سپرده­های مردم به عنوان عامل اصلی افزایش حجم دارایی­ها به شمار رفته و به دنبال آن قدرت سودآوری بانک­ها بیشتر می­شود. بنابراین کاهش سهم بازار بانک­ها در سمت بدهی­های از جمله سپرده­ها، به کاهش سهم بازار آنها در خصوص تسهیلات اعطایی منجر شده و این موجب کاهش سودآوری بانک­ها می­شود. لذا با کاهش سودآوری بانک­ها، قدرت تامین مالی بانک­ها نیز کاهش پیدا می­کند (دهدار و آئینی، 1391). در مطالعات سلاطین و پناهی دودران (1397) و عبدالکریم و همکاران (2014)، نسبت تسهیلات تاثیر مستقیم بر نسبت کفایت سرمایه داشته است. در حالی که طبق نتایج مطالعه (سپهردوست و آئینی، 1392) در سهم سپرده­ها تاثیر معناداری بر نسبت کفایت سرمایه ندارد. اما سمایی و همکاران (2019) نشان داده است که ساختار سپرده­ها تاثیر منفی بر نسبت کفایت سرمایه دارد.

 

ریسک اعتباری (سهم تسهیلات اعطایی)

ریسک اعتباری به زبان ساده به صورت احتمال قصور تسهیلات گیرندگان یا طرف مقابل بانک نسبت به انجام تعهداتش طبق شرایط توافق شده بین طرفین تعریف می­شود. مک گروهیل ریسک اعتباری را ریسک عدم پرداخت در پی تغییرات در عوامل مختلفی که کیفیت اعتباری یک دارایی را شکل می­دهند تعریف کرده است. در رابطه با ریسک­های بانکی، افزایش مطالبات بانک­ها در حوزه ریسک­های اعتباری بانک­ها دسته بندی می­شود. برای اکثر بانک­ها، تسهیلات (وام­ها) بزرگ­ترین منشاء ایجاد ریسک اعتباری هستند (حکیمی­پور، 1397). ریسک اعتباری تاثیر منفی بر نسبت کفایت سرمایه دارد که در مطالعات (توحیدی­نیا و همکاران،1398؛ سلاطین و پناهی دودران، 1397 و  عبدالکریم و همکاران، 2014) این ارتباط گزارش شده است.

[1] Bank size

[2] Gropp, R. and F. Heider

راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مطالعه و مقایسه عوامل موثر بر نسبت کفایت سرمایه در سیستم بانکداری سلامی ایران و مالزی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *