توضیحات
نوع فایل: word
تعداد صفحات: 26
در این فایل به مرور دیگاه های نظری مکتب سیکل های تجاری حقیقی پرداخته شده است. مطالب این فایل برای دانشجویان کارشناسی و ارشد مناسب می باشد. بخشی از متن فایل بدین شرح هست:
عليرغم تاثير مهم كار بارو- لوكاس-سارجنت – والاس در رابطه با تبيين ادوار تجاري با استفاده از مدل غافلگيري پولي، حدود سال 1982 اين مدلها به بنبست نظري و تجربي رسيدند. در زمينه نظري، قابل توجيه نبودن فرض مربوط به مغشوش بودن اطلاعات به طور گستردهاي تاييد گرديد (Okum,1980;Tobin,1980). ترديدهايي كه توسط سيمز (1980) در مورد نقش علي پول در ايجاد همبستگي هاي پول–توليد مطرح گرديد، سوالات بيشتري در مورد تبيين پولي ادوار تجاري مطرح نمود. در زمينه تجربي، عليرغم برخي موفقيتها، شواهدي قوي در حمايت از خنثي بودن رشد پولي پيش بيني شده، به دست نيامد. (Barro,1993)
از اوايل دهه 1980 به بعد، كلاسيكهاي جديد براي تبيين بي ثباتي ها، عمدتاً بر شوكهاي حقيقي تاكيد داشتند تا شوكهاي پولي كه اين نظريه جديد موسوم به ” نظريه دور تجاري حقيقي” گرديد[1].
- انتقال از نظريه پولي به نظريه دور تجاري حقيقي
نظريه “دور تجاري حقيقي” مكانيسم مدلهاي اخير (يعني پول پيش بيني نشده) را با شوكهاي بخش عرضه (يعني تغييرات تصادفي در تكنولوژي) جايگزين نمود. توبين اشاره ميكند كه “تعادل حقيقي در يك مدل اطلاعات كامل ميتواند به صورت ادواري تغيير كند كه ناشي از نوسانات در مواهب طبيعي, تكنولوژي و سليقهها است” و اگر چنين نوساناتي به طور جدي ناشي از فرايندهاي تصادفي باشد، مشاهدات به عمل آمده ميتواند شبيه دور تجاري به نظر آيد. دو سال بعد از اين بحثها, كيدلند و پرسكات (1982) مدل تعادلي غير پولي خود را ارائه نمودند كه با كار مهم لانگ و پلاسر (1983) دنبال گرديد و تحت عنوان نظريه دور تجاري حقيقي شناخته شد.
- نظريه دور تجاري حقيقي در چشم انداز تاريخي
نظريه دور تجاري كه توسط طرفداران جديدش توسعه يافت، بر مبناي اين فرض بنا شد كه نرخ پيشرفت فني داراي نوسانات تصادفي بزرگي است. شوكهايي كه از بخش عرضه به تابع توليد وارد ميشود، نوساناتي را در توليد و اشتغال كل ايجاد ميكنند، زيرا افراد عقلايي به ساختار تغيير قيمتهاي نسبي از طريق تغيير در عرضه كار و تصميمات مصرفي واكنش نشان ميدهند.
در تحليل جوزف شومپيتر راجع به بيثباتي كوتاهمدت و پوياييهاي بلندمدت توسعه سرمايهداري، تغيير تكنولوژي نقش مهمي بازي ميكند. شومپيتر شبيه نظريهپردازان دور تجاري حقيقي جديد، ادوار تجاري و رشد را به طرز تفكيك ناپذيري مرتبط با هم ميداند (Schumpeter, 1939). به دنبال انتشار نظريه عمومي كينز، طراحي مدلهاي دور تجاري به گونهاي بود كه بر تقابل مكانيسم اصل شتاب–ضريب تكاثري (Multiplier-accelerator) تاكيد داشتند (Samuleson, 1939; Hicks, 1950) همچنين اين مدلها “حقيقي” بودند و نوسانات را ناشي از تقاضاي كل حقيقي ميدانستند (عموماً مخارج سرمايهگذاري بيثبات) و عوامل پولي را ناچيز ميشمردند.
ناخرسندي از مدلهاي كينزي منجر به شكلگيري مكاتب كلاسيكي جديد و پول گرايي گرديد كه بر عليه انقلاب كينزي بودند. اكثر توسعههاي اخير در نظريه دور تجاري توسط نظريهپردازان تعادلي طي دهه 1980 صورت گرفت كه تمامي مدلهايي كه نوسانات تقاضاي كل را به عنوان منشا اصلي بيثباتي ميدانستند به چالش كشيد. از اينرو نظريه دور تجاري حقيقي نه فقط رقيبي براي اقتصاد كلان مرسوم كينزي بود، بلكه همچنين يك چالش جدي براي همه مدلهاي پولگرا و مرحله اول كلاسيكي جديد بود. علاوه بر تاثيرات فوق، تغيير جهت از نظريههاي دور تجاري “پولي” به “حقيقي” با دو توسعه مهم ديگر نيز همراه شد. اولاً شوكهاي عرضه كه مربوط به افزايشهاي قيمت نفت طي دهه 1970 بود، اقتصاددانان را بيشتر متوجه اهميت عوامل بخش عرضه در ايجاد بيثباتي اقتصاد نمود.
[1] Finn Kydland(Carnegie-Mellon university), Edward Prescott (university of Minnesota), Robert king, Alan Stochman, Sergio Rebelo and Robert Barro (university of Rochester)
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.